.:. به نام تک نوازنده ی گیتار عشق .:.

*۩۞۩* رو یـاهــایـــت را بــه خــاطــر بــســپــار و بــه آنــهـا زنــدگــی بــبــخـش *۩۞۩*

.:. به نام تک نوازنده ی گیتار عشق .:.

*۩۞۩* رو یـاهــایـــت را بــه خــاطــر بــســپــار و بــه آنــهـا زنــدگــی بــبــخـش *۩۞۩*

کشتی زوار درفته { فرزانه }

 

کشتی زوار درفته


ناخدای دلم زانوی غم به بغل گرفته و در این اندیشه است که چگونه

 

از تلاطم و طوفان های دل دریایی اش کشتی زوار درفته اش را

 

نجات دهد و همچنان اشک ازگوشه های چشمش بر روی گونه روان

 

است و آرام به گوشه لب می خورد .

 

 خود را به قلب کشتی می رساند و می بیند که در یک دقیقه صدها بار تکانی

 

محکم می خورد و در هم فرو می ریزد و همچنان خود را در غرق شدن دریا

 

نظاره می کند به آسمان خیره می شود ومی بیند که در اوج آسمان در پرواز

 

است اما نه نه او باید زندگی کند این تلاطم غم همچنان سهمی از زندگی

 

اوست که در طول زندگی باید با آن دست و پنجه نرم کند وخود را

 

به گذر روزگار بسپارد.

 

نظرات 2 + ارسال نظر
میثم جمعه 21 دی‌ماه سال 1386 ساعت 13:39 http://8592039.blogsky.com

سلام

مطالب بسیار زیبا است ... موفق باشید .

بای

ملیحه چهارشنبه 10 بهمن‌ماه سال 1386 ساعت 17:54 http://royayekhis.blogsky.com

سلاممممممممممم
بازم من اومد ...
ولی نمیدونم چرا تو نمییای ؟؟!!!!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد