صبحی تابستانی
اشکی چکید بر زمین
اشکی از چشمانی کوچک صبح تمام شد و آن روز بود که
برای
اولین بار صبحی می دیدی
هر چند تصویری نیست
حالا سال ها گذشته و دوباره سالی به زندگی ات افزوده
می شود