هرکس در این دنیای فانی ارزش اشک های تو را ندارد
گریه را به آن کسی هدیه کن که برایش جان می دهی
نگاه کردن در خورشید چشمانت طوری صورتم را می سوزاند که اشک
را به چشمانم هدیه می دهد
زیباست تو را دوست داشتن
زیباست جان دادن برای معشوق
نگریستن به تو زیباست
شیرین است اندازه یک شکلات قهوه ای همان شکلاتی که به یادگار در
دهانم نهادی و دیگری را در دستم گذاشتی
طعم تلخی داشت
تلخ تر از آن جدایی از تو بود
تلخ تر از آن این بود که لب ساحل تنها نشسته بودم در یاد تو
در یاد آن روزهای طلایی
مبدل به آتش شد
در یاد روزهای بارانی شهریور
سال ها می گذرد
چهارشنبه سوری ها می آید
باز هم آتش بازی
زیباست آتش
سوختن هیزم در میان آتش همانند سوختن دل من بود در میان آتش
نگاهت ودر میان شعله چشمانت
ذوب می شدم و قطره قطره در زمین فرو می رفتم
همانند گریستن برف ها
همانند زیبایی دی
برفی یخی و سردی
ساحل چشمانت رنگ زیبایش را از دست داده است و جایش را برای
همیشه به خاکستر خاطره ها سپرد .
سلام شعرات خیلی توپه دمت گرم
تا بعد.....
salam
khob hasti shoma ??????
weblog jalebi dariiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiddddd
عالی بود موفق باشی
سلام عزیزم خسته نباشی